جدول جو
جدول جو

معنی پوشیده حرف - جستجوی لغت در جدول جو

پوشیده حرف
(دَ / دِ حَ)
مرموز (؟) :
از آن کیمیاهای پوشیده حرف
برانگیختم گنجدانی شگرف.
نظامی
لغت نامه دهخدا
پوشیده حرف
پرخیده (مرموز) راز گونه، سخن پوشیده سخن پوشیده کلام مبهم، مرموز
تصویری از پوشیده حرف
تصویر پوشیده حرف
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پوشیده حال
تصویر پوشیده حال
کسی که حالش پوشیده و پنهان است و کسی بر احوالش آگاه نیست
فرهنگ فارسی عمید
(دَ / دِ)
که احوال او مخفی است. که احوالش آشکارا نیست. نهان. مخفی. ناپیدا
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ رُ)
روی پوشیده. محجوب. نقابدار. پوشیده روی، دختر. زن. پردگی:
سه پوشیده رخ با سه دیهیم جوی
سزا را سزاوار بی گفت و گوی.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
پوشیده کار آنکه احوال او مخفی استظنکه احوالش آشکارا نیست نهان مخفی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوشیده رخ
تصویر پوشیده رخ
روی پوشیده محجوب نقابدار، دختر زن پردگی
فرهنگ لغت هوشیار
حجابدار، متحجب، نقابدار
متضاد: بی حجاب
فرهنگ واژه مترادف متضاد